بی حجابی آزادی نیست... چون هیچ صاحب خانه ای به نام آزادی،
دیوارخانه خود را برنمی دارد !!
به طواف کعبه رفتم به حرم رهم ندادند ... که برون در چه کردی؟ که درون خانه آیی؟
دلم گرفته !!
از تمام کسانی که کلاهشان برای سرشان گشاد است
از طلبه هایی که فقط عمامه بر سر دارند و بس
از دانشجویانی که دانشجو نیستند
از تمام کسانی که رسالت خون را تنها رساندن اکسیژن به سلولها می دانند.
از اندام به مزایده گذاشته شده
از انسانهای ارزان قیمت
از صورتهایی که بوم نقاشی اند
از آنان که آزادی را در اسارتگاه بی بند و باری به بند می کشند
از تمام آنان که در لغتنامه های ذهنشان بین مظلوم و تو سری خور علامت تساوی است آری روزگار بدی شده است !!!
از کتاب "خدا بود و دیگر هیچ نبود"
حاوی نوشته های شهید چمران:
ملتی که بزرگترین طاغوت ها را به زیر کشیده است و بزرگترین ارتش ها را شکسته، قادر
است که به مشکلات فرعی غلبه کند.وجود مشکلات برای تکامل یک نهضت ضروری است.
آن را می پرورد و قوی می کند.سنت خدا بر این قرار دارد که مبارزه حق با باطل همیشگی
باشد و تکامل از خلال مبارزه به دست آید.مردم در خلال سختی و مشکلات پخته و آزموده
میشوند.آسایش و راحتی و موفقیت همیشه رخا و سستی و عقب مانـدگی به وجـود آورد
غنی و بی نیازی و پیروزی دایمی ایجاد فساد و طغیان می کند ،ان الانسان لیـطغی ان راه
استغنی (سوره علق 6و7)
اگر آدمی هـمـیـشه در بستر حـریـر بخوابد و هـمیـشـه همای سعادت را در آغــوش بـگــیـرد
و همیشه در همه مبارزات پیروز باشد آن گاه لذت ییروزی و سعادت او از بیـن خـواهـد رفــت
و آدمی از تکامل باز خواهد ماند . . .
گناهکار هم فقط بد حجاب نیست؛ که بعضی فقط به مسئله بدحجابی چسبیده اند.
این یکی از گناهان است؛ و از خـیـلی از گناهان کـوچـکـتر اسـت، خلافهای فراوانی از
طرف آدمهای لا ابالی در جامعه وجود دارد ؛ خلاف های سیاسی، خلافهای اقتصادی،
خلاف در کسب و کار، خلاف در کار اداری،خلاف های فرهنگی،اینها همه خلاف است،
کسی غیبت می کند، کسی دروغ می گوید، کـسی توطئه می کند، کسی مسخره
می کند کسی کم کاری می کند، کسی ناراضی تراشی می کند، کـسی مال مـردم
را می دزدد، کسی آبروی مردم را بر باد می دهد. اینها همه منکر است. در مقابل این
منکرها ، عامل بازدارنده، نهی است؛ نهی از منکر.بگوئید «آقا نکن»، این تکرار «نکن»
برای طرف مقابل، شکننده است. دیدار اقشار مردم 27-07-71
جعبه ی شیرینی رو گرفتم جلوش
یکی برداشت و گفت:
می تونم یکی دیگه بردارم؟
گفتم : البته سید جان ، این چه حرفیه؟
برداشت ، ولی هیچ کدوم رو نخورد
کار همیشگی اش بود
هرجا غذای خوشمزه ، یا شیرینی و شکلات تعارفش می کردند ، برمی داشت
اما نمی خورد می گفت : می برم با خانوم و بچه هام می خورم ، شما هم این کار رو
انجام بدید اینکه آدم شیرینی های زندگیش رو با زن و بچه اش تقسیم کنه ،
خیلی تو زندگیش تاثیر میذاره...
خاطره ای از زندگی شهید سید مرتضی آوینی
میرسد این مژده از گلشن به گوش مرغ حق هرگز نخواهد شد خموش
گر به تاراج خزان گلبن رود خون رز خود در قدح آید به جوش
بار دیگر تازه گردد جان ما ای همه مغبچگان میفروش
ای غزلخوان بلبل باغ خدا یاسمن بیمار گردد رخ مپوش
گوش ما نامحرم اسرار نیست لب گشا از بهر پیغام سروش
ای صبا از کوی جانان نکهتی آور آخر سوی این دلرفته هوش
گر به جای باده زهرت میدهد یار داند چیست ای عاشق بنوش
بارالها مرغ باغ خویش را در امان دار از خطرهای وحوش
ای عجب گر دیده خون گرید ازین نالهها کز نای دل آید به گوش
در غمت ای راحت روح و روان دل به درد آمد -خدا- جان در خروش
مصطفــی، آقـا آقـا نمـیکـرد
چفیـه نمـیانـداختـــــ
عکس آقـا را تـوی گوشیش نـداشتـــــ
هــی دم از ولایتـــــ نمـیزد
ولــی در عمـل مطیـع ولایتــــ بـود
پدر احمدی روشن
دومین سالگرد شهادتت مبارک مصطفی!!!
مصطفــی، آقـا آقـا نمـیکـرد
چفیـه نمـیانـداختـــــ
عکس آقـا را تـوی گوشیش نـداشتـــــ
هــی دم از ولایتـــــ نمـیزد
ولــی در عمـل مطیـع ولایتــــ بـود
پدر احمدی روشن